دختر زمستان
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





جستجو






  حدیث روز   ...

قْلتُ لأَبى ‏عَبْدِاللَّهِ(ع): اَخْبِرْني عَنْ قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) في فاطِمَةَ «إِنَّها سَيِّدَةُ نِساءِ الْعالَمِينَ» أَ هِىَ سَيِّدَةُ نِساءِ عالَمِها؟ فَقالَ: ذاكَ لِمَرْيَمَ، كانَتْ سَيِّدَةَ نِساءِ عالَمِها، وَ فاطِمةُ سَيِّدَةُ نِساءِ الْعالَمِينَ مِنَ الاَوَّلينَ وَ الآخِرِينَ؛

مفضل گوید :درباره اين گفته رسول خدا(ص) كه «فاطمه، بانوى بزرگ زنان عالم است» به امام صادق(ع) عرض كردم: آيا او بانوى بانوان عصر خود است؟ فرمود: اين براى مريم است كه بزرگ بانوى دوران خود بود. فاطمه بانوى بانوان همه روزگاران، از ابتدا تا انتها است.

معانى الاخبار : ص‏107

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[دوشنبه 1396-12-21] [ 09:59:00 ق.ظ ]





  فاطمه(س) می آید...   ...

دروازه های آسمان، گشوده می شود و بارانی شگفت، زمین را فرا می گیرد.

مدینه، لبریز عطر یاس، با چشمانی گشاده تر از هر روز بیستمین روز جمادی الثانی را دیدار می کند.

دروازه های آسمان گشوده می شود و فرشتگانی بی شمار، هلهله کنان فرود می آیند.

چشمان خدیجه علیهاالسلام ، خیس لبخند می شود و محمد صلی الله علیه و آله ، شادمان و بی قرار، کودک را در آغوش می کشد.

فاطمه علیهاالسلام متولد می شود؛ دختری که مادرِ پدر است و خیر کثیر.

خورشیدی که یازده ستاره دنباله دار را در آسمان امامت، مادری کرد.

مشرکان، پیامبر را ابتر خواندند و خداوند، فاطمه را کوثر نامید؛

اِنّا اعطیناک الکوثر فَصَلِّ لِرَبِّکَ واْنْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر.

فاطمه متولد می شود؛ کسی که سپیده دمان، دیدگان روشنش را سجده می کنند و کوه ها قامتِ قیامت را به احترام برمی خیزند.

زنی شگفت که عفتش سرلوحه همیشه زنان تاریخ است.

درختی تناور که ریشه در آسمان داشت و پرنده های نور ، بر شاخه های سبزش آواز خواندند.

فاطمه می آید. دوشیزه ماه، بر پیشانی بلندش دامن می گسترد.

از شانه های زمین، یاس های سپید؛ چون پیغام های بشارت، بالا می روند.

کوهستان، صدای نفس هایش را ترانه می شود و کهکشان ها، نزول ستاره اش را شاعری می کنند.

او می آید و کوچه های مدینه، طلوع گام هایش را به پیشواز می آیند.

او می آید. رودخانه های یخ بسته جهان، ترک برمی دارند و سپیدارهای جوان به سمت نور، قد راست می کنند.

بانویی بزرگ که قبیله های زمین، شکوه اساطیری اش را به نماز می ایستند.

او می آید تا دخترانِ زنده به گور شده عرب، غرور زن بودن را از بین خروارها خاک، حِس کنند.

فاطمه، فریادی سرخ است در کوچه های مظلومیت علی علیه السلام .

می ایستد تا خانه نشینی علی علیه السلام را نبیند و این گونه است که پرهای سپیدش در هجوم تیرهای کینه به خون می نشیند.

فاطمه می آید، می ایستد و می ماند تا زمینیان، حضور ملکوتی اش را آسمانی شوند… 

.

.

.

معصومه داوود آبادی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1396-12-18] [ 12:29:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما